برای راه اندازی کسب و کار به کار سخت نیاز است. اما یک مدیر اجرایی همچنین باید گهگاه استراحت کند، تا ایدههای جدید جاری شود، تا سرش به کار بیفتد. برخی با دوستان به ماهیگیری یا شکار می روند یا با خانواده به تعطیلات می پردازند. اما دیگران حتی این بار هم ترحم می کنند - آنها می توانند فقط نیم ساعت یا یک ساعت را اختصاص دهند. و در این مدت برای چه کاری وقت دارید؟ فقط وقت نوشیدن قهوه و لعنت به جوجه است. به همین دلیل آنها منشی های زیبای خود را نگه می دارند که شرح شغل آنها شامل رابطه جنسی با رئیس است. این خیانت به همسرش نیست، بلکه فقط ورزش جنسی است - بالا و پایین، راست و چپ. شما آن را پایین می آورید و دوباره بالا می آورید - باید بچرخید!
مهمان ایکس :/| 39 چند روز قبل
لارا دورو
تسکو| 38 چند روز قبل
سرد. پسر فوق العاده است من یکی می خواهم) اوه
پنکه| 20 چند روز قبل
برای آن مرد خوش شانس است - حالا او از یک نریان به یک اسب نر تبدیل شده است. او به عنوان یک زن قدر او را می دانست و به عنوان یک عوضی نتوانست در برابر وسوسه گرفتن فلفل او در دهانش مقاومت کند. حالا او هر روز به مامانش میکوبید و او تقدیرش را روی گونهاش میگرفت. روز خوش!
بریدگی کوچک| 42 چند روز قبل
لیزا دل سیرا
یوجین| 54 چند روز قبل
در بیمارستان، هر مردی به پرستاران نگاه می کند. به خصوص که خودشان سعی نمی کنند آنچه را که در زیر لباس دارند پنهان کنند. بنابراین امیال در آنجا فقط تشدید می شوند و ترشحات خوب در دهان آنها به نفع بدن در حال بهبود است.
تو دیوانه ای که به دوست دخترم می گویی "عزیزم.
دخترا ممم
برای راه اندازی کسب و کار به کار سخت نیاز است. اما یک مدیر اجرایی همچنین باید گهگاه استراحت کند، تا ایدههای جدید جاری شود، تا سرش به کار بیفتد. برخی با دوستان به ماهیگیری یا شکار می روند یا با خانواده به تعطیلات می پردازند. اما دیگران حتی این بار هم ترحم می کنند - آنها می توانند فقط نیم ساعت یا یک ساعت را اختصاص دهند. و در این مدت برای چه کاری وقت دارید؟ فقط وقت نوشیدن قهوه و لعنت به جوجه است. به همین دلیل آنها منشی های زیبای خود را نگه می دارند که شرح شغل آنها شامل رابطه جنسی با رئیس است. این خیانت به همسرش نیست، بلکه فقط ورزش جنسی است - بالا و پایین، راست و چپ. شما آن را پایین می آورید و دوباره بالا می آورید - باید بچرخید!
لارا دورو
سرد. پسر فوق العاده است من یکی می خواهم) اوه
برای آن مرد خوش شانس است - حالا او از یک نریان به یک اسب نر تبدیل شده است. او به عنوان یک زن قدر او را می دانست و به عنوان یک عوضی نتوانست در برابر وسوسه گرفتن فلفل او در دهانش مقاومت کند. حالا او هر روز به مامانش میکوبید و او تقدیرش را روی گونهاش میگرفت. روز خوش!
لیزا دل سیرا
در بیمارستان، هر مردی به پرستاران نگاه می کند. به خصوص که خودشان سعی نمی کنند آنچه را که در زیر لباس دارند پنهان کنند. بنابراین امیال در آنجا فقط تشدید می شوند و ترشحات خوب در دهان آنها به نفع بدن در حال بهبود است.